نیازها و عوامل حاکم در طراحی ویترین موزه

محقق: مریم صالحی


مقدمه
مارسل پروست می گوید: «.... هر کس خاطره ندارد، مسئول نیست» . به بیان دیگر، این گذشته و خاطره های فردی و جمعی ماست که متعهد بارمان می آورد تا نسبت به سرزمین و میراث خود احساس وظیفه کنیم.
از این رو هر وسیله ای، یادگاری، نقشی بهانه می شود تا روح دوران های سپری شده به زمان حاضر برسد و ما را برای «بودن» دارای هویت و شناسنامه کند. با در نظر گرفتن فاصله های تاریخی که مثل برهوت، نسلی را از نسل دیگر بی خبر گذاشته اند میراث های به جا مانده از نیاکان تنها غنیمت ماست برای گفت وگو با گذشته تا با آنها به سفرهای دور و دراز برویم و دیروزمان را نظاره گر باشیم و از آن پنجره به آینده نگاهی دوباره اندازیم.


ضرورت حفظ میراث گذشته، بررسی راهکارها و دستیابی به شیوه های آن عوامل و وسایل این ضرورت را گوشزد می کند.
آن گنجه های دیروز که آثار در آنها مثل گنجی پنهان می شد و عاقبت فرجامی جز پوسیدن و خوراک موریانه شدن نداشت، به ویترین هایی بدل شده اند که میراث فرهنگی ما به عبارت دیگر انسان دیروز و یا به بیان بهتر دیروز ما، در آنها نمود عینی پیدا می کند. گذشته ای که نقطة عظيمت از آن جاست. به قولی دیگر «ملتی که به گذشته خود نمی اندیشد یا گذشته ای ندارد اصلا مسؤول نیست.»
در یک نگاه، مسائلی که در طراحی یک ویترین مطرح می شوند عبارتند از :


1- عملکرد موزه ای که ویترین برای آن طراحی می شود.
2- وضعیت معماری، مبلمان و هویت ظاهری موزه
3- شناخت اشیایی که در ویترین قرار خواهندگرفت.
4- وضعیت جسمانی و سنی افرادی که از موزه دیدن خواهند کرد.
5- شرایط موزه از نظر رطوبت، درجه حرارت و سایر عوامل محیطی
6- مسائل امنیتی ویترین مانند قسمت بازشو آن و روش دستیابی به اشیای آن
7- چگونگی روشنایی ویترین
8- شکل کلی ویترین
9- مواد و مصالح
10- نیروهای فنی مجری.

طراحی ویترین، نیاز فرهنگی

فرهنگ چیست؟ تعاریف فرهنگ ظاهرا به دویست، سیصد و حتی بیشتر می رسد. آنچه در این جا می¬آید برداشت آزادی است از دایرة المعارف علوم انسانی داریوش آشوری: به تمام فرآیند بس پیچیده انسانی که می کوشد تمام تجربه ها و اندوخته های زیست جهانی خود را چه مکتوب و چه غیر مکتوب بیان کند فرهنگ گویند. در این منشور مناسبات ارتباطی، قراردادهای اجتماعی، همه و همه در تکمیل آن نقش بسزایی دارند.
- آیا طراحی ویترین (في نفسه) یک نیاز فرهنگی است؟
هر فرایندی که منجر به تکمیل شعور انسانی و فرهنگ یک اجتماع گردد جزء مناسبات فرهنگی به حساب می آید. تنها متن نوشتاری یا یک موضوع ادبی نشانه یک فرهنگ نیست، بلکه همه آن چه به عنوان تکمیل کننده این منشور به کار بیاید جزو نیاز فرهنگی به حساب می آید.
ویترین ها اگر خوب طراحی شوند شعور بصری ما را تقویت می کنند و در کل به خودی خود شیئی نمایشگاهی هستند. ویترین ها با ساخت و ساز محافظتی و ساختار نگهدارنده شان فرهنگ گذشته را به امروز منتقل می کنند. پس یک نیاز فرهنگی به حساب می آیند. ویترینها چیدمان محیط را چشم نواز می کنند و یکی از ارکان محیطهای بسته به حساب می آیند که خود در تکمیل نگرش صورت گرایانه به محیط نقش مهمی دارند.


ویترین به عنوان یک محصول اگر کارآمد، اصولی و صحیح طراحی و ساخته شود، از شاخصه های آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- ویترین امکان محافظت اشياء را فراهم می آورد.
2- ویترین ها نیروی انسانی را ذخیره می کنند. به بیان بهتر آن نیروی انسانی که دیروز در محافظت و نگهداری میراث می کوشیدند امروزه به دستگاه های الکترونیکی بدل شده و داخل ویترین ها کار گذاشته شده است.
3- ویترین ها یک نیاز بصری اند. نیاز بصری، نیازی است که محیط و اطراف خود را سالم میخواهد تجربه بصری- هنری ما امروزه به تمام اشیاء و وسایل مصرفی جان دوباره داده است. ویترین ها از این حیث در عین مکانیزم محافظتی بودن خود اشیاء نمایشگاهی اند.


شکل، رنگ و نمای کلی چیدمان مجموعة ویترین ها در بدو ورود به هر موزه عناصر بصری و پیش زمینه ای هستند که ذهن بیننده را آماده دریافت اطلاعات بعد می کنند.
اما آنچه به عنوان یک رفتار فرهنگی در این جا مورد نظر است، فضاسازی و دگرگونی ذهنی مخاطب است. موزه داران و طراحان موزه و اشیای مربوطه آن به خوبی واقفند که یکی از شاخصه های ارتباطی یا به بیان بهتر، جذب و پذیرش مخاطب، همان ایجاد موقعیت فضایی است. روانشناسان و رفتارشناسان یکی از توصیه های روانی را که همیشه سازمان ذهنی را تغییر میدهد، تغییر موقعیت فضایی می دانند.
چه بسا تغییر فضا و طراحی اشیای داخلی آن مهندسی ذهن را به سمت و سوی خاص هدایت می کند و یک ویترین معماگونه و پرسش برانگیز با موقعیت مکانی می تواند تجربة خاصی به مخاطب بدهد که هرگز دیدن آن شیء را در جای دیگری تجربه نکند امکانات بیشماری را می توان مثال زد که سطح سواد بصری را افزایش می دهند. کما این که امروزه رشته تزیینات مبنایی است که در جهت همین رشد فکری پیش می رود. پیش کشیدن شکلهای نو تا بتوان ساختار معمولی اطراف و محیط کنونی را دگرگون کرد.

بدین سان می توان ویترین ها را امکان محافظتی صرف تلقی نکرد، آنها حضور دارند، مثل یک شیء نمایشگاهی، مثل آثار هنری در یک نمایشگاه، کلیت یکپارچه آنها قبل از هر چیز باید از شاخصه های زیبایی شناسی امروزه بهره جوید، چون که ویترین یک نمونه از سازه هایی است که پاسخگوی ابعاد فرهنگی بصری است.
با پا گرفتن نتایج انقلاب انفورماتیک و انقلاب صنعتی و آن نگرش محیطی هنری که به سال۱۹۲۰ در باوهاس آلمان شروع شد، اشیاء و وسایل مصرفی به نوعی دیگر از آثار هنری تبدیل شدند. شاید انسان کنونی به تکرار تجربة نیاکان خود که کوچکترین ابزارهای مورد استفاده شان را از آلات جنگی گرفته تا... همه را در نهایت لطافت و ظرافت تزیین می کرد، بار دیگر به اهمیت زیبایی و چشمنواز بودن محیط خود واقف شده است. این بار آن نقش و نگارهای تزیینی جای خود را به شکلهای گوناگون و بازی با رنگ های تأثیرگذار داده اند.
به عبارتی اشیاء و وسایل از آن حالت خشک مصرفی بیرون آمده اند و حتی در انتخاب نوع خطوط تشکیل دهنده شکل آنها روحیه و روان انسان در نظر گرفته شده است. به این ترتیب امروزه خطوط آرام بخش منحنی و صیقل یافته از شکلهای ایرودینامیکی را در هر جا می توان دید.
به طور خلاصه بهترین موزه ها و اماکن نمایشگاهی، مکان هایی هستند که خود در وهله اول یک مکان تماشایی هنری محسوب می شوند.


طراحی و ساخت ویترین را در زمینه های زیر می توان بررسی کرد که هر یک به تنهایی مبانی و کارشناسی گسترده ای را در بر می گیرد:

1- زیبایی شناسی
2- ارگونومی: (ارگونومی علمی است که به کمک آن انسان قادر است محیط زندگی و کار و نیز وسایل و تجهیزات مورد استفاده را مطابق با توانمندی ها و ویژگی های خود طراحی کند).
3- آنتروپومتری (آنتروپومتری از واژه هایی یونانی«Anthropos » به معنی انسان و Metrin» به معنی اندازه گیری گرفته شده است و شاخه ای از اندام پردازی تعریف شده که به اندازه های بدن انسان می پردازد)
4- بررسی وضعیت ویترین با فضاهای ارتباطی
5- نیازهای بصری محیط
6- شرایط اقلیمی محیط
7- نورپردازی
8- نیازهای فرهنگی
9- روانشناسی اجتماعی
10- بررسی روش های تولید
11- مواد و فنون ساخت
12- دستگاههای ایمنی و حفاظتی
13- میزان سرمایه گذاری در تولید
14- تعمیر و نگهداری.